پیچیده بوی عنبر ، توی مدینه از سر
مولودی (سرود) – میلاد سرداران کربلا 1398
پیچیده بوی عنبر ، توی مدینه از سر
برای بار دومه که شده فاطمه مادر
خدا نوبری داشته ، یه گل دیگه کاشته
یه بار دیگه منتشو سر علی گذاشته
دلبر و عزیزی ، غمزی که میریزی میچسبه
عسل لباتو مِی به این غلیظی میچسبه
وقتی که میخندی فاطمه میبوسه لباتو
منتظره حیدر بشنوه یه ذره صداتو
.عشق منی سالار (3) ، حسین جان .
هوای بهاره ، حال ما دوباره قشنگه
همینی که قلبم اسیر نگاره قشنگه
کشتی نجاته من بنازم اون ناخداشو
میریزه ستاره وقتی میچه عباشو
.عشق منی سالار (3) ، حسین جان .
درباره این سایت